سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یا حق
اگر بنده آجل و پایان آن را مى‏دید ، با آرزو و فریبندگیش دشمنى مى‏ورزید . [نهج البلاغه]

نوشته شده توسط:     

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام عزیز زهرا روحی فداه

ادامه توقیعات

سعد بن عبدالله به همراه احمد بن اسحاق جهت پاسخ سوالاتی که برایش پیش آمده بود خدمت امام حسن عسکری علیه السلام در سامراء آمده بود که آن حضرت می فرمایند از نور چشمم حضرت مهدی علیه السلام بپرس در اینجا تعدادی سوالات او و پاسخ حضرت ولی عصر علیه السلام به آنها را می آوریم .            احتجاج طبرسی جلد ۲          صفحه۲۶۸ .

تفسیر آیه فخلع نعلیک

۱ـ سعد بن عبدالله از تاویل آیه( فخلع نعلیک) سوال می فرماید .

حضرت ولی عصر علیه السلام در جواب می فرماید :( موسی بن عمران که به وادی مقدس آمد عرض کرد:خداوندا ! من محبتم را نسبت به تو خالص نمودم و خانه دلم را از غیر تو. پاک نموده ام ٬ در حالی که خاندانش را بسیار دوست می داشت٬ لذا خداوند به او فرمود:(فخلع نعلیک)یعنی محبت و علاقه شدید خانواده ات را از دل بیرون کن ٬ اگر محبت تو نسبت به من خالص ٬ و از میل به جز من دلت پاک است ).


انتخاب امام

سعد بن عبد الله می گوید : عرض کردم مولی من علت اینکه مردم نمی توانند برای خودشان امام انتخاب کنند چسیت؟

 امام زمان روحی له الفداه فرمودند : علت اینکه مردم نمی توانند برای خود امام انتخاب کنند این است و من برای تو دلایلی ذکر می کنم که عقلت بپذیرد.

عرض کردم: بفرمایید.

امام علیه السلام در مقام بیان استدلال و دلیل بر اثبات مدعی فرمودند : به من بگو آیا انبیاء و فرستادگان الهی که راهنمایان مردمند و با ۱ـ نزول کتابهای اسمانی ۲ـ فرستادن وحی بوسیله جبرییل و ۳- مجهز بودن به نیروی عصمت ٬ موید هسنتد و بزرگانی مانند موسی و عیسی با آن عقل و کمالی که داشته اند  ممکن است انتخابشان غلط بوده باشد و در حالی که خیال می کردند برگزیدگان آنها مومن هستند ٬ از منافقین بوده باشند؟

 عرض کردم : خیر ٬ ای مولی من .

امام عصر علیه السلام فرمودند با این وصف موسی کلیم الله با آن فراوانی عقل و کمال علمی و برخوردار بودن از نیروی وحی از میان بزرگان قوم و لشگریانش هفتاد نفر را از همه طبقات انتخاب کرد ٬ آن هم کسانی را که در اخلاص و ایمان آنها شک و تردیدی نبود و دیدیم که چه شد. و خداوند بزرگ فرموده است:(و موسی هفتاد مرد از قوم خود برای وعده گاه برگزید).

امام عصر علیه السلام فرمودند پس هنگامی که مشاهده کردیم که انتخاب و اختیار برگزیدگان خداوند از سلسله جلیلیه انبیاء به این صورت در آمد و افراد فاسد به جای مردم صالح قرار گرفتند٬ نتیجه می گیریم افرادی که از درون اشخاص آگاهی ندارند حق اختیار و انتخاب از آنها گرفت شده است ٬ و پی از اینکه انتخاب انبیاء بر افراد مفسد پیاده شد٬ دیگر اعتباری برای اختیار و اتنخاب مهاجرین و انصار پس از رسول اکرم صلی الله علیه و آله باقی نمی ماند تا برای پیامبر اسلام وصی و جانشین انتخاب کنند .


((همراه بودن در غار برای ابوبکرفضیلت نیست))

 

((ایمان ابوبکر و عمر از روی طمع بود))


 

امام عصر علیه السلام در باره سوال دیگری راجع به چگونگی ایمان آوردن اولی و دومی ( ابوبکر و عمر ) که سعد داشت ٬جواب می فرمایند:

اما در مورد سوال دیگر دشمن٫ در باره اسلام اولی و دومیکه آیا از روی اختیار بوده و یا به اکراه و اجبار اسلام آورده اند   چرا در جوابشان نگفتی که آن دو نفر به جهت((طمع)) ایمان آورده بودند و علت طمع آنان نیز این بود که آنها با یهودیان معاشرت داشتند و در نتیجه این معاشرت از اینکه حضرت محمد صلی الله علیه و آله به پیامبری مبعوث خواهند شد و بر عرب استیلا پیدا می کنند٬باخبر شده و از وتورات و کتب مقدسه ماجرای آن حضرت را شنیده بودند و به این دو نفر گفته شده بود٬ همچنانکه بخت النصر بر بنی اسراییل مسلط شد حضرت محمد صلی الله علیه وآله نیز بر عرب استیلاء می یابد٬ با این تفاوت که حضرتش دعوی پیامبری دارد.بنا بر این آنگاه که موضوع رسالت حضرتش ظاهر شد٬ این دو تن در مورد شهادت لا اله الا الله و محمد رسول الله (صلی الله علیه و آله)با پیامبر اسلام مساعدت کردند تا شاید مقامی به دست یابندو پس از قدرت یافتن و استقرار حضرت رسول صلی الله علیه و آله ٬ در حکومت شریک باشند. ولی آنگاه که از دستیابی به مقامی مایوس شدند٬ با دوستان دیگرشان در شب عقبه سعی کردند مرکب سواری حضرت رسول صلی الله علیه و آله را منحرف نمایند تا در دره ای سقوط کندو پیامبر کشته شود٬ولی خداوند پیامبرش را حفظ فرمود و او را از این توطئه نجات داد. و نظیر و مانند این دو نفر طلحه و زیبرند که با امیر المومنین  علیه السلام به طمع دستیابی به مقامی بیعت کردند و با توجه به عدالت امیر المومنین علیه السلام مایوس شدند ٬بیعت خود را با حضرتش شکستند و نتیجه امرشان مانند دیگر بیعت شکنان شد٬ یعنی به ارتداد آنان از دین منجر گشت.

 


سوال زیر از جمله سوالاتی است که حضرت ولیعصر(عج الله تعالی فرجه الشریف) در توقیعی که به افتخار محمد بن عثمان نائب خاص آن حضرت نازل شده پاسخ فرمودند٬(بحار النوار جلد ۵۳    صفحه ۱۸۲)حضرت خطاب به محمد بن عثمان می فرمایند:

حضرت می فرمایند : سوال کردید آیا جایز است از میوه درختهایی که از کنار آنها عبور می کنیم بخوریم؟

جواب:خوردن میوه این گونه درختها برای عبور کننده (نه به قصد خوردن رفتن به آنجا)حلال ولی بردن آن حرام است.


جوابهای زیر تعدادی از سوالاتی است که اسحق بن یعقوب در مورد برخی از مسایل که برای او مشکل بوده توسط جناب محمد بن عثمان رضی الله عنه از حضرت ولی عصر عج الله تعالی فرجه به او عنایت می شود :( غیبت طوسی صفحه ۱۷۶)

در باره انکار کردن بعضی ٬آن حضرت را می پرسند که حضرت جواب می فرمایند:

جواب:(( اما در خصوص انکار وجود من از طرف برخی از خویشاوندان بدان که میان خداوند متعال و بندگانش قرابت و خویشاوندی نیست و هر کس که مرا انکار کند از من نیست و راه او راه من نیست و راه او راه پسر نوح است)).


درباره محمد بن عثمان سوال می کنند ؟

جواب: حضرت می فرماید:((و اما محمد بن عثمان عمری ـ که خداوند از او و پدرش راضی باد ـ مورد اعتماد من و نوشته و نامه او نامه من است.


محمد بن عبد الله بن جعفر حمیری عریضه ای به ناحیه مقدسه امام عصر عج الله تعالی فرجه الشریف تقدیم داشت و در آن سوالاتی فرمود (بحار الانوار جلد۵۳      صفحه ۱۵۱)

در خصوص وداع با ماه مبارک رمضان در میان اصحاب ما اختلاف است. برخی می گویند این عمل در شب آخر ماه باید انجام گیرد و بعضی دیگر می گویندباید در آخرین روز ماه رمضان ٬آنگاه که هلال ما شوال روئیت گردد خوانده شود؟

امام عصر عج الله تعالی فرجه الشریف می فرمایند :( اعمال ماه مبارک رمضان در شبها انجام می گیرد و وداع با آن نیز در شب آخر ماه رمضان عمل می شود ولی اگر کسی بترسد که نقصی حاصل شده ٬ از ثواب آن کاسته می گردد می تواند برنامه وداع را در دو شب قرار دهد.

 


 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ